• جمعه 2 آذر 03


اگر چه هر شب بی تو شبی خیالی بود

1216
1

اگر چه هر شب بی تو شبی خیالی بود
ولی به یاد تو در سینه شور و حالی بود
برای پر زدنم تا به سوی چشمانت
دو بال آرزوی من حقیر بالی بود
غروب جمعه ی بی تو چقدر دلگیر است
گرفتن دل من هم در آن حوالی بود
میان شهرِ خیالم به خویش می گفتم
نماز جمعه ی با تو چقدر عالی بود
به ذهن کهنه ی من ای مسافر تنها!
زمان آمدنت واژه ی سوالی بود
کنار سینه زنان غروب عاشورا
نبودی ای گل زهرا و جات خالی بود
شاعر:مسعود اصلانی

  • شنبه
  • 9
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 14:19
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران