زمزمه ونوحه حضرت مسلم
من مسلمم ای آقا
در کوفه شدم تنها
شده ذکر لبان من
کوفه تو میا مولا
من کوچه به کوچه روم، شده بسته همه درها رویم
بیکس شده ام اینجا،ره چاره به کوفه همی جوبم2
کوفه تو میا مولا، تومیا، تومیا، تومیا کوفه3
_______________________________
در فکر تو گریانم
درمانده وحیرانم
گفتم که بیاکوفه
شرمنده پشیمانم
حالا که تو می آیی، تو میاور اهل وعیالت را
اینها همه خون ریزند، من نخواهم رنج وملالت را2
کوفه تو میا مولا......
________________________________
تنهایم ویک لشگر
رزمنده ی بی سنگر
هرلحظه کنم حمله
با نعره ی یا حیدر
جانم به فدای تو،که تو جانی حضرت زهرا را
قربانی تو هستم،که نمایم نقش تولا را2
کوفه تو میا مولا.....
شعر :اسماعیل تقوایی
- دوشنبه
- 28
- تیر
- 1400
- ساعت
- 14:59
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه