زمزمه ونوحه حضرت مسلم
منم منم غریب وتنها، منم منم اسیر غمها، میان کوچه ها می گردم،غریب وبی پناهم
جفای کوفیان را دیدم، زدست کوفیان رنجیدم،کسی نمانده دیگر پیشم، قرین اشک وآهم
میا میا تو کوفه مولا، وفا نمانده دیگر اینجا، وفا نمانده دیگر اینجا، میا تو یابن زهرا2
_____________________________
خبر ندارم از طفلانم، نوای بیکسی میخوانم، بکوبم هر دری در کوفه، کسی نمی گشاید
میان این همه نامردی،زنی شده پناهم مولا، به خانه داده راهم مولا، به یاریم می آید
میا میا تو کوفه مولا.....
________________________________
نوشته ام بیایی اینجا، زجرم من گذر ای آقا، میان کوفیان یاری نیست.شوی چومن توتنها
همه به کینه ات دل داده، برای کشتنت آماده،زنان وکودکان را مولا، میاوری به اینجا
میا میا تو کوفه مولا....
شعر:اسماعیل تقوایی
- دوشنبه
- 28
- تیر
- 1400
- ساعت
- 19:50
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه