ماه شعبان شده اعیاد الهی بر پاست
شیعیان را مه احسان بود ماه سخاست
باز کن دست گدایی کرم حق بطلب
بی تکلّف کرمش بر همه دریا دریاست
عاصیان را خبر از عفو عمومی بدهید
مه غفران شده هر جا نگری لطف خداست
سوم و چارم و پنجم به سه میلاد گذشت
حالیا یازدهم باز یکی روز صفاست
یک چنین روز خجسته که مبارک روز است
روز میلاد علی اکبر شاه شهداست
چه علی اکبر همان اشبه ختم مرسل
عالم آل محمّد لقبش بوده سزاست
مادرش لیلی خوش طالع و ریحان پرور
پدرش حجّت حق شافع ما اهل ولاست
بسکه شایسته ورا دید حسین روز جهاد
اول از جمله فدایی خدا او را خواست
خلعت پاک شهادت به پسر پوشانید
پسرم گفت برو دست خدا بر سر ماست
این جهان را بگذاریم به دنیا طلبان
جای ما جنّت الاعلاست نه این دار فناست
دشمن دین نبود لایق جنّات نعیم
وعدۀ تسویه با اهرمنان روز جزاست
الغرض اکبر شهزاده به خونش غلتید
بی خبر مادر بیچاره از آن ماه لقاست
تن صد پاره اش افتاده صدا زد بابا
می بُرد سر ز تنم دشمنم اینجا غوغاست
بهر دیدار علی اکبرت اینک بشتاب
جان دهم در بغلت گر چه غم از موج بلاست
دوست دارم که شوم زائر رویت این دم
چشم در چشم تو پرواز کنم روح افزاست
یا حسین جان علی اکبرت از یاد مبر
نوکرت سخت مریض است «صفا» در ایذاست
- یکشنبه
- 3
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 17:29
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حاج ناصر تبسمی اردبیلی
ارسال دیدگاه