در بقیع مهدی کنون دارد عزا
از برای صادق آل عبا
در عزای جدّ خود رخت سیه
بی گمان کرده به تن دارد نوا
جام اشکش پر ز خوناب دل است
گرید و نالد بر آن میر هُدا
شکوه از انگور سمّی می کند
لعن بر منصور غافل از خدا
آه و واویلا از آن جور و ستم
بود کی در شأن نسل مصطفی
او که تبلیغ حقایق می نمود
فارغ از جاه و جلال این سرا
روز و شب در نشر و ترویج علوم
سعی ها می کرد آن عالی سجا
مذهب اثنی عشر از سعی اوست
جعفری مذهب از او باشد بنا
حوزه ی علمیّه دایر کرده بود
پرورش داده بسی علّامه ها
من نمی دانم خلیفه از چه رو
گشت دشمن بر امام مقتدا
افترا بستند بر میر امم
خائنان دین ختم انبیا
دودمانش را زد آتش ضدّ دین
دود از درب سرایش زد هوا
جعفر صادق غریق بحر غم
یادش آمد خیمه های کربلا
یاد زینب کرده خون از دیده ریخت
جان فدای تو سرود ای مه لقا
وقت غارت عمّه ام زینب چه کرد
خیمه ها می سوخت در نار جفا
- دوشنبه
- 4
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 12:5
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حاج ناصر تبسمی اردبیلی
ارسال دیدگاه