الا ولایت تـو خلق را تمام هدایت
بـه جمله جملۀ گفتار تو پیام هدایت
ائمهاند هدایتگر و تـو در همه هادی
از آن بلند زنام تـو گشته نام هدایت
تو چارمین علی استی و زاده سه محمّد
تویی تو هادی و بر حضرتت سلام هدایت
کلام تو همه نور است، همچو آیۀ قرآن
دعای جامعهات تـا ابـد نظام هدایت
محمد ابن علی در تو دید روی علی را
که خورده است به نورت گره، زمام هدایت
هدایت است همه شیوۀ خدا و تو هادی
تو را رواست ز سوی خدا مقام هدایت
سلام بر تو و بر نام و کنیه و نسب تو
ابا الحسن، اب و اُمَّم فدای اُمّ و اب تو
تو یازده صدف بحر نور را گهر استی
در آسمان هدایت الی الابد قمر استی
دهم وصی محمّد نهم سلاله زهـرا
نهم ولی خدا را نکوتـرین پسر استی
تو را ملائک هفت آسمان درود فرستند
ز شش جهت که تو مهرِ جمال دادگر استی
به پنج حس وچهار عنصر وسه روح و دو گیتی
بـه امر خالق سرمد امام و راهبر استی
امـام یـازدهم حجت دوازدهم را
به اقتدار جلال محمدی پسر استی
ز هر چه گویم و گویند قدر تواست فراتر
ز هر چه گفتم و گفتند باز خوبتر استی
سلام بر تو که آیینه جمال خدایـی
سلام بر تو که در تیرگی چراغ هُدایی
شب ولادت تو باز، نـور یافت ولادت
سرور شیعه بوَد در ولادت تو عبادت
خدا گواست که مهر تو ای امام هدایت
سعادت است سعادت، سعادت است سعادت
مرا چه زهره که در وصف تو زبان بگشایم
پیمبران خدا راست بـر تو عرض ارادت
تو هادی همهای، خلق را به سوی خداوند
بـه روز حشر همه هادیان دهند شهادت
قسم به «سامره» و آستان و صحن و سرایت
تـو را کرامت و ما را سؤال آمده عادت
اگر به راه تو فیض شهادتم بـه کف آید
خدا گواست که خوشتر بوَد ز روز ولادت
حریم توست همانا مطاف صبح و مسایم
تبلور نجف و کاظمین و کرب و بـلایم
هماره شیعه به دامن سرشک شوق ببارد
که از زبان تو با خود دعای جامعه دارد
زیارتی است که باشد شناسنامۀ عترت
فضائلی است که نتوانَدَش کسی بشمارد
زیارتی است که باید هماره شیعه بخواند
فقط نه آنکه بخواند، به لوح دل بنگارد
بـه شرح جامعه بـاید کتابها بنویسند
بشر بخواند و بر گوش جان خود بسپارد
زیارتی است که چون آیههای وحی، نباید
کسی به یک خط آن دست بیوضو بگذارد
زیارتی است که فرهنگ اهل بیت در آن است
زیـارتی که عبـارات آن نـظیر نـدارد
زیارتی است که در آن بود تمام ولایت
بود تمام عبارات آن چراغ هـدایت
سلام بـر تـو که آیینۀ جمال خدایی
سلام بر تو که در تیرگی چراغ هدایی
سلام بر تـو که دردانـۀ امام جوادی
سلام بر تـو که نور دل امام رضایی
سلام بر تـو که جد امام منتظر استی
سلام بر تـو که فرزند سیدالشهدایی
سلام بر تو که کعبه، سلام بر تو که حجی
سلام بر تو که مسعا و مروهای و صفایی
سلام بر تو که از «سامرا» ز لطف و عنایت
به دردهای دوا ناپذیر خلق، دوایی
سلام بر تو که چارم علی ز نسل رسولی
سلام بر تو که عین الحیوة خضر بقایی
سلام "میثم" بیدست و پا به لطف و عطایت
که گشته چون منِ ناقابلی مدیحه سرایت
- دوشنبه
- 1
- آذر
- 1389
- ساعت
- 12:36
- نوشته شده توسط
- سعید رضایی
ارسال دیدگاه