در منتهی الامال چنین هست کتابت
پانزده ماه رمضان سوّم هجرت
در لیل پر از رحمت و مسعود سه شنبه
در شهر نبی زاده شد الگوی کرامت
یعنی پسر ارشد زهرای زکیّه
چارم نفر از پنج تن آل طهارت
آمد به جهان نایب بر حقّ یداللّه
شمع رهِ دین اختر تابان ولایت
روشنگر ظلمات به انوار الهی
دُردانۀ زهرا(س) و علی(ع) یار امامت
در عرش ولا بعد علی(ع) مهر جهانتاب
دوّم گهر از گنج خداوند عدالت
پیغمبر خاتم(ص) چو شد از این خبر آگه
با شور و شعف آمده با قصد زیارت
تبریک به زهرا(س) و علی(ع) گفت به کرّات
بوسید رخ نو رس زهرا(س) ز ارادت
بر چهره ی نوزاد بتولش نظر انداخت
گفتا پسرم دارد عجب حُسن وجاهت
با امر خدا اسم همان نو گل طاها
شُهره به حسن(ع) گشت در آن بزم قرابت
شقّ القمر از نور حسن(ع) گشت هُویدا
زیرا رمضان نیمه شد از این گُل طاعت
جود و کرمش شهره ی ارباب کرم شد
حلم و ادبش زینت تندیس سیادت
در وصف حسن(ع) بس بود این گفته پیمبر
محبوب من است هر که از او کرد اطاعت
خصم حسنم دشمن من دشمن دین است
حاشا که شود شامل احسان شفاعت
او زیب جنان فخر مقیمان بهشت است
باشد نمک سفره ی احسان نجابت
یا فاطمه جان حسنت گوشه ی چشمی
بر شعر « صفا » بذل بفرمای حلاوت
- سه شنبه
- 5
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 14:28
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حاج ناصر تبسمی اردبیلی
ارسال دیدگاه