مولای غدیر هستی وما عبد وغلامت
دیریست که ملک دل ما خورده به نامت
از روز ازل حکم غدیراست مسّلم
بنوشته به لوح ازلی شٱن ومقامت
با بودن تو دین خدایی شده کامل
با اذن خدا توسن هستی شده رامت
در عالم بالا همه از حسن تو گویند
از مهر خدا برتو و ایمان و مرامت
تو جان پیمبر شدی وهمسر زهرا
شیرین شده با همسری فاطمه کامت
بودی اسدا... تو در صحنه پیکار
کردی تو بسی شاد دل پاک امامت
ازبهر خدا عید بزرگ است غدیرت
جانبازی در راه خدا کار مدامت
ماییم همه شیفته ی نهج بلاغه
جادو شده قلب همه با سحر کلامت
گردیده علی ورد زبانهای مریدان
آرام دل شیفتگان بردن نامت
شادست دل شیعه در این عید خدایی
مرغ دل ما جلد شده بر سربامت
شعر:اسماعیل تقوایی
- چهارشنبه
- 6
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 6:27
- نوشته شده توسط
- اسماعیل تقوائی
- شاعر:
-
اسماعیل تقوایی
ارسال دیدگاه