وقتی که قلم کند بهانه
نام تو نویسد عاشقانه
هر شعر و غزل به نام عشقت
ماند به زمانه جاودانه
ای در دل عاشقان جدًت
عشق تو نموده آشیانه
یک لحظه سپردم این دلم را
در کوی تو گشت عارفانه
لطفی تو نمودی و نوشتم
ای ماهر خامه ماهرانه
ای موی تو آیه ای ز قرآن
ای قلب تو آیه را خزانه
تو یوسف آل مصطفایی
ای محو تو یوسف زمانه
کی چهره خود به ما نمایی
بنما ز کرم به ما نشانه
در حسرت آن رخ خدایی
گشتم همه روز و هر شبانه
هرگز به تخیلم نگنجید
این سیر کرانه تا کرانه
در حق تو « صادقی » بیاورد
این تحفه کمتر از ترانه
به به چه خوش است از تو باشد
هر دخل و خروج ماهیانه
- پنج شنبه
- 7
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 13:5
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محمدرضا صادقی
ارسال دیدگاه