ای گل عشق علی گل چه بسا زینب است
کعبه ی عشق است حسین ،سعی و صفا زینب است
ای که به هر مجلسی شور فتاد از چه است؟
چون که به هر مجلسی صاحب عزا زینب است
ای که مریضی نگرد در پی هر دکتری
بر در زینب برو باب شفا زینب است
زینب عجب زینبی است همدم او صبر اوست
در دو جهان شکی نیست فخر نسا زینب است
گرچه همه عارفان خود به همه مرجع اند
مرجع کل همه این عرفا زینب است
شمس و قمر مانده گر بین زمین و سما
شمس و قمر جای خود،عرض و سما زینب است
سیرت مردانگی ذره ای از شان اوست
شیر زن کربلا بحر سخا زینب است
باشد اگر مرتضی مام همه شیعیان
بر ید و پشت علی ،کوه و عصا زینب است
تربت زینب شده سرمه چشم ملک
روح الامین نام او گفت به ندا زینب است
ما همه سرباز او، رخصت از او، امر از او
لیک که فرمانده ی کل قوا زینب است
بر کرم دختر فاطمه دارم یقین
آنکه به بیچاره گان کرده دعا زینب است
خواهی که بر کربلا زائر مولا شوی
ذکر دخول بر حرم گفتن یا زینب است
همره راس حسین کوفه و شام رفت و لیک
قصر یزید محشری کرده به پا زینب است
ای که "خدایی" اگر شعر سرودی بدان
طبع روان آنکه کرد بر تو عطا زینب است
- دوشنبه
- 11
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 16:14
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حسین خدایی زنجانی
ارسال دیدگاه