• دوشنبه 3 دی 03

 حسن لطفی

شهادت حضرت علی اصغر(ع) -( عاقبت دادِ مرا تیر در آورد ای وای)

852



عاقبت دادِ مرا تیر در آورد ای وای
حجمِ حلقومِ تو را حرمله پُر کرد ای وای

نَفَسِ بی رمقت کار به دستم داده
حرمله نیزه ای انگار به دستم داده

درد داری که پُر از چین شده ای بابا جان؟
با سه شعبه تو چه سنگین شده ای بابا جان

تیر چرخی زَد و با خویش پَرت را چرخاند
خواستم بوسه بگیرم که سَرَت را چرخاند

به لبت حالتِ لبخند بده حِس دارد
می روم خیمه ولی زخمِ تو خِس خِس دارد

روضه هایِ تو مهیب است زبان بسته چه شد
استخوانِ تو ظریف است زبان بسته چه شد

یِک سَرِ تیر گلویِ پسرم را سوزاند
دو سرِ دیگر آن هم جگرم را سوزاند

ضَربَش آنقَدر شدید است که پاشید علی
تارِ صوتیِ تو را تیر تراشید علی

مادرت دید به رویِ تو عبا اُفتاده
استخوان های گلویَت به صدا اُفتاده

نفس از حنجره یِ پاره کشیدن سخت است
پا برهنه عقبِ بچه دویدن سخت است

  • چهارشنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:26
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران