یا امام هشتم
ضامن غریبان
رهنمای عالم
مقتدای عالم
ای ولی داور
وارث پیمبر
نور چشم حیدر
روح دین و ایمان
ای رضا رضا جان 2
عاقبت زد آن زهر بر دلت شراره
قلب نازنینت
گشته پاره پاره
گفتگو نکردی
جز تو با اشاره
وز دو دیده بارم
خون دل به دامان
ای رضا رضا جان 2
ای حرارت زهر
ای عزیز باری
می شدی تو پیچان
چون گزیده ماری
گاه می سرودی
با فغان و زاری
می زدی به ناله
ای تقی پسر جان
ای رضا رضا جان 2
آه و وامصیبت
از جفای مأمون
کز ستم نمودت
خسته و جگر خون
شد عنان طاقت
از کف تو بیرون
زهر کین نموده
حال تو پریشان
ای رضا رضا جان 2
ای که بر قضا و
بر قدر رضایی
زین سبب تواکنون
بر الم رضایی
چون شود به سراج
مرحمت نمایی
ای به حق رئوف و
مهر و لطف و احسان
ای رضا رضا جان 2
- دوشنبه
- 11
- دی
- 1391
- ساعت
- 13:47
- نوشته شده توسط
- feiz
ارسال دیدگاه