مو سفیدم کرده ای با روضه هایت یا حسین
این منم تا آخرش وقفِ عزایت یا حسین
کودکی بودم شدم دلباخته در این حریم
پیری ام را هم تماشا کن..فدایت یا حسین
می شوم بی تاب..هر جا نامِ تو آید وسط
می شوم لبریز از حال و هوایت یا حسین
سوختم بدجور پای هیئت و پای عَلَم
جانِ خود را هدیه آوردم برایت یا حسین
می کشم چشم انتظاری ..لحظه های احتضار
دوست دارم بشنوم حتماً صدایت یا حسین
خواهشی دارم مرا نوکر خطابم می کنی؟
باز کن بابی به روی این گدایت یا حسین
آرزوی یک زیارت دارم ای شیب الخضیب
دعوتم کن تا بیایم کربلایت یا حسین
- پنج شنبه
- 14
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 12:46
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه