خمِ ابروت وحی طوفان است
شرح فضل تو ختم قرآن است
نوکرت فوق صد سلیمان است
چشم تو چشمه سار ایمان است
عاشقت واقعا مسلمان است
منکرت پست و نامسلمان است
جنتم بی تو یک بیابان است
بی شما عشق رو به پایان است
با ولای تو میرسد به خدا
هر کسی شد غلام عشق شما
ما خماریم و باده ی نابی
ما سرابیم و چشمه ی آبی
تار و تاریک ما تو مهتابی
علت سجده های محرابی
شرف الشمس و دُر نایابی
تو مسبب ترین به اسبابی
روی دیوار عاشقی قابی
به غلامان عشق اربابی
ذکر نابِ دلِ غمین هستی
همه ی آبروی دین هستی
تا تو هستی شراب لازم نیست
در دلم انقلاب لازم نیست
اینقدر پیچ و تاب لازم نیست
آیه ی مستجاب لازم نیست
با ترازو حساب لازم نیست
به قیامت شتاب لازم نیست
بهترین انتخاب لازم نیست
با تو اصلا ثواب لازم نیست
می بده با وضو به سر بکشم
نعره ی هو به هر گذر بکشم
ساقیِ مستیِ مدامی تو
با خداوند هم کلامی تو
علت حکمت سلامی تو
ذکر نابِ علی الدوامی تو
اوج ایمان و احترامی تو
آخر غیرت و مرامی
شاه ِ همسفره ی غلامی تو
تا ابد اولین امامی تو
همه ی ثروت خدا هستی
روی دستت نیامده دستی
- جمعه
- 15
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 18:31
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محمد حبیب زاده
ارسال دیدگاه