زمینه /زمزمه شب چهارم
عشق تو حسین باورم بوده
سایه ات همیشه رو سرم بوده
گل هام امید آخرم بوده
گل هام قربونه اکبرت. فدای یک موی سرت
تنها میبینم وقتی تورو قلبم میگیره
تنها تو بمون پیشم بی تو زینب میمیره
بگذار که برن داداش نبینن که پیر میشم
بگذار که برن اصلا نبینن من اسیر میشم
واویلا واویلا
وقتی که برن تویه این میدون
حتی بزنن دست و پا در خون
اصلا نمیام از خیمه بیرون
برن نبینن غارت رو. نبینن تا جسارت رو
دستای منو بسته ببینن اگه پیر میشن
از زندگی بعد از این جون تو سیر میشن
بگذار که برن داداش قربونیه زهرا شن
مثل علی ِ اکبر تا ارباً اربا شن
واویلا واویلا
گفته مادرم بازارا میرم
من با اذیت و آزارا میرم
تو مجلس شراب خوارا میرم
خیلی غیرت دارن داداش. طاقت نمی یارن داداش
طاقت نمیارن که ببینن این روزارو
تا که ببینن با کعبه نی آ میزنن مارو
تو فکر منی داداش میسوزه دلت به حالم
من از همین الان هم تو فکر گودالم
واویلا واویلا
- شنبه
- 16
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 10:52
- نوشته شده توسط
- زائر
- شاعر:
-
رامین برومند
ارسال دیدگاه