اشگ ریزانم، ظهورت را تمنا میکنم
محرمم اسرار دل بر تو هویدا میکنم
آنقدر چشمم به ره ماند و ولی از دوریت
من شکایت مهدی جان آخر به زهرا میکنم
همچو مجنونی به صحراها فتادم دلبرا
من فدایت گر بیایی تو چه غوغا میکنم
ریشه فقر و فشا در جامعه قوت گرفت
ریشه را قطع باتو من با دست بیضا میکنم
مست روی ماهت هستم عطر تو عطر جنان
مسکنت با بوی عطرت منکه پیدا میکنم
یوسف زهرا بیا چون پیر گشتم از غمت
روز شمار جمعه را امروز و فردا میکنم
- شنبه
- 16
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 23:15
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حسین خدایی زنجانی
ارسال دیدگاه