• سه شنبه 15 آبان 03

 علی اصغر یزدی

با فروختن سرت نون در آورد -(با فروختن سرت نون در آورد)

432

#گودال
#محاوره

کاش بشه دوباره بر گردی حسین
با همه خدافظی کردی حسین
بعد تو عقیله آواره میشه
غیر تو نمونده هیچ مردی حسین

چرا تو معرض تحقیر افتادی؟
زیر نیزه ها و شمشیر افتادی
باید این رو بپذیری که حسین
بد جوری تو قتلگاه گیر افتادی

به تو اول خنجری از پشت زدن
خیلی بد به صورت تو مشت زدن
ی نفر کمک نکرد به تو ولی
همشون تو رو به قصد کشت زدن

تشنه کشته شمر تو رو باخنجری
خیمه ها سوخته نمونده معجری
ای سر نیزه نشین خبر داری !؟
سهم دخترات شده دربه دری

جای پای شمر رو پیکر تو موند
روی شاخه ی درخت سر تو موند
همه وقتی رفتن از تو قتلگاه
کنار تن تو مادر تو موند

گریه ی اهل حرم رو در آورد
روی نِی سَرِ علی اصغر آورد
خدا لعنت کنه شمرو بین راه
با فروختن سرت نون در آورد

تو مسیر شِکسته شُد حُرمت تو
اکثر سنگا شدن قسمت تو
راهب مسیح سرت رو شُست ولی
جای چاقو مونده رو صورت تو

خیلی صورتت برافروخته بابا
خیزران لب تو رو دوخته بابا
تنور خولی مگه خاموش نبود
پس چرا موهات دیگه سوخته بابا

  • دوشنبه
  • 1
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 6:10
  • نوشته شده توسط
  • یردی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران