• دوشنبه 3 دی 03

مرحوم محمد حسن فرحبخشیان - ژولیده نیشابوری

شهادت حضرت زهرا (س) -(تا تو رفتی بی تو خون شد این دل شیدای من)

719
2

تا تو رفتی بی تو خون شد این دل شیدای من
نیست یارای نفس در سینه سینای من

می زنم برهم کفِ افسوس، می گویم بخود
رفت زهرایم ز کف ای وای من، ای وای من

تا تو بودی بر لبانم روز و شب گل می شگفت
بی تو پرپر شد گل لبخند بر لب های من

روزها خانه نشین داغ جان سوز توام
بر سر قبر تو می آید بسر شبهای من

خواب را چشم علی دیگر نمیبیند به خواب
سر برآر از خاک و یاری کن مرا زهرای من

خیز یک بار دگر چشم علی را پاک کن
ای که بودی چلچراغ چشم خون پالای من

ای نبی را پاره تن شوهرت را یار باش
تا ز تنهایی رهایی این تنِ تنهای من

این شنیدم زینبت می گفت با شادی میا
کاندرین منزل بود یا جای تو یا جای من

سینه و پهلوی تو گر از فشار در شکست
بار غم بشکسته زهرا قامت رعنای من

کوچه باغ خاطراتم ماجرای کوچه را
می کند ترسیم بهر زینب کبرای من

من علیم جان زینب دیده خود باز کن
تا نگاه تو غمی بر دارد از غمهای من

  • یکشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 13:51
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران