• جمعه 2 آذر 03


اربعین زبانحال حضرت زینب(س) -(پس از تو، جان برادر! چه رنج‌ ها که کشیدم)

1998
2

پس از تو، جان برادر! چه رنج‌ ها که کشیدم
چه شهر‌ها که نگشتم، چه کوچه‌ ها که ندیدم

به سخت‌ جانی خود آن‌ قَدَر نبود گمانم
که بی‌تو، زنده ز دشت بلا، به شام رسیدم

برون نمود در آن دم چو خصم، پیرهنت را
به تن ز پنجه‌ ی غم، جامه هر زمان بدریدم

چو ماه چارده دیدم، سر تو را به سر نی
هلال‌ وار ز بار مصیبت تو، خمیدم

زدم به چوبه‌ ی محمل سر، آن زمان که سر نی
به نوک نیزه‌ ی خولی، سر چو ماه تو دیدم

ز تازیانه و طعن سنان و طعنه‌ ی دشمن
دگر ز زندگی خویش گشت قطع، امیدم

شدم چو وارد بزم یزید، بازوی بسته
هزار مرتبه مرگ خود از خدا طلبیدم

هنوز بر کف پایم، نشان آبله پیداست
به راه شام ز بس از جفا پیاده دویدم

ولی به این همه غم، شاد از آنم، ای شه خوبان!
که نقد جان به جهان دادم و غم تو خریدم
 
ازین حکایت جان‌ سوز، (جودیا) صف محشر
به نزد شاه شهیدان، شریک، هم‌ چو شهیدم

  • یکشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 23:13
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران