ای وارث شیر خدا یا صاحب الامَر
خونخواهِ شاه کربلا یا صاحب الامَر
در لجّۀ ظلمت گرفتاریم، دریاب
ای فُلک دین را ناخدا یا صاحب الامَر
تا کی افق جای فریبِ فجر کاذب؟
ای آفتاب آخر برآ یا صاحب الامَر
جان را زِ ظلمت کن رها یا حجت الله
حق را زِ باطل کن جدا یا صاحب الامَر
در یثربی یا در نجف یا کربلایی
او غیرها ام ذی طوا یا صاحب الامَر
عالم سراپا دردِ بی درمان نشسته
ای درد عالم را دوا یا صاحب الامَر
ما نیستیم اولاد صالح، یا ابانا
لطفی کن، استغفر_لنا یا صاحب الامَر
آیا نمیخواهی به دستان خداییت
زهرا شود حاجت رَوا؟ یا صاحب الامَر
جدّ تو و نجوا به گوش چاه تا کی؟
سنگ صبور مرتضی یا صاحب الامَر
همراه مادر پاک کن اشک پدر را
یک دست باشد بیصدا یا صاحب الامَر
- چهارشنبه
- 10
- شهریور
- 1400
- ساعت
- 14:14
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
فقیر تهرانی
ارسال دیدگاه