• جمعه 2 آذر 03


زبانحال حضرت رقیه(س) -(عمه جان چیست گناهم همه شب تا به سحر)

739

عمه جان چیست گناهم همه شب تا به سحر
بر فلک میرسد آهم همه شب تا به سحر

گر سفر کرده به مکّه پدر تاج سرم
زآن سبب چشم براهم همه شب تا به سحر

بس علی اکبر و عباس کجا کو قاسم
چه شد آن عزّت و جاهم همه شب تا به سحر

آفتاب رُخ اکبر نه اگر کرده غُروب
پس چرا چشم به ما هم همه شب تا به سحر

بی سبب رُخ بروی خاک نسايم عمه
محضر شاه بخواهم همه شب تا به سحر

شاه گویند شب آید به حرمخانهٔ خویش
انتظار رَه شاهم همه شب تا به سحر

گر سفر کرده به مکه شه دین از چه سبب
روی این خاک سیاهم همه شب تا سه سحر

شه رود مکه و شهزاده مگر گردد اسیر
بسترم هست گواهم همه شب تا به سحر

کهربا شد رُخ آن که برخُم کرد نظر
من که خود چون پر کاهم همه شب تا به سحر

روزها جامه ام از تابش خور پوسیده
سایه گردیده پناهم همه شب تا به سحر

توبه گر خواهی توفیق طلب کن (شأنی)
منکه در فکر گناهم همه شب تا به سحر

  • یکشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 13:59
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران