• دوشنبه 5 آذر 03


غزل امام زمان(عج) -(بگذار شبی مَحرمِ اَسرارِ تو باشم)

1917
4

بگذار شبی مَحرمِ اَسرارِ تو باشم 
در پردهء جان راز نِگه دارِ تو باشم

ای یوسفِ بازارِ ملاحت، منِ مسکین
آن مایه ندارم که خریدارِ تو باشم

گر خلوت وصلِ تو برازندهء من نیست 
بگذار که در سایهء دیوارِ تو باشم

مرهم نتوان یافت، مگر داغِ تو جویم
عزّت نتوان جست، مگر خوارِ تو باشم

تا کی به من سوخته دل رخ ننمایی؟
تا چند چنین تشنهء دیدارِ تو باشم؟

دردیست مرا از تو که بهبود نجویم 
بهبودِ من این است که بیمارِ تو باشم

مپسند که از حسرتِ روی تو، چو (نظمی)
رسوا به سرِ کوچه و بازارِ تو باشم

  • یکشنبه
  • 14
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 14:8
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران