• دوشنبه 3 دی 03


مال و دارایی و سیم و زر نمی آید به کار

435

مال و دارایی و سیم و زر نمی آید به کار
در مسیر عشق، جز باور نمی آید به کار

هست در تقدیر او روشنگری با سوختن
پس برای شمع؛ بال و پر نمی آید به کار

لحظهٔ پرواز میداند کبوتر که اگر
بشکند بال و پرش دیگر نمی آید به کار

قلبِ نورانی و صیقل خورده میخواهد حسین(ع)
چون در این وادی به جز گوهر نمی آید به کار

معرفت اینجاست! نادان است هر کس گفته که
روضه خوان و واعظ و منبر نمی آید به کار

ذکر یازهرا(س) به ما فهمانده در هر دو جهان
جز دعای حضرت مادر نمی آید به کار

دل به میدان زد شهید و کاملاً اثبات کرد
نوکر بیکار و تن پرور نمی آید به کار

خوش بحال آنکه غرقِ خون شد و میگفت: در-
-وادیِ سیرِ إلی الحق؛ «سر» نمی آید به کار

باز هم بیتابم و سرشارم از حال بکا
وقت روضه جز دلِ مضطر نمی آید به کار

زینت دوش نبی روی زمین افتاده بود
قاتلش میگفت این پیکر نمی آید به کار

گفت وقت آن رسیده خوب سیرابش کنم
نیزه نه! حالا به جز خنجر نمی آید به کار

گریه کن! چونکه برای زخم های پیکرش
مرهمی جز اشکِ چشم تر نمی آید به کار!

  • دوشنبه
  • 15
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 12:21
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران