• دوشنبه 3 دی 03


حضرت مهدی(عج) -(دیرگاهی است پناهندۀ این درگاهم)

496

دیرگاهی است پناهندهء این درگاهم
بَلکه عمری است که خاکِ رَهِ این خَرگاهم

گر چه در هر نَفسی کالبُدم می میرد
به امیدِ تو بُوَد زنده، دلِ آگاهم

گاهی از ذُوقِ لبت، لاله صفت می شکُفم
گاهی از شوقِ قَدَت، شَمع صفت می کاهم

گر برانی زِ درم، از همه دَرویش تَرم
ور بخوانی به بَرم، بر همه شاهان شاهم

گر بُوَد خشمِ تو، در خطّهء خاکم، ماهی
ور بُوَد مِهر تو، بر قُبّهء گردون، ما هم

پرتویی گر زِ تو تابد به من ای چشمهء نُور
شجرِ سینهء سینا و لِسانُ اللّهم

طُورِ نُور است به اِشراقِ تو ما را ظُلمات
خَضرم، ار سایهء لطفِ تو بُوَد همراهم

گر زِ چاهِ غم و نفرت تو نجاتم بخشی
یوسفِ مَملکتِ مصرم و صاحب جاهم

تیشهء ریشه کَنِ قَهرِ تو را من کو هم
کَهربای نظرِ لطفِ تو را من کاهم

بِستان دادِ من از طالعِ بیداد گران
ورنه در خرمنِ گردون زند آتش، آهم

تیره و تار شد از دودِ دلِ آیینه، فکر
تَرسم آن آینهء حُسنِ جَهان آرا، هم

(مفتقر) خاکِ رهِ گُوشه نشینِ درِ توست
بهرِ او گوشهء چشمی، زِ شما می خواهم

  • چهارشنبه
  • 31
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 12:24
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران