• پنج شنبه 6 دی 03

 محمدرضا سروری

زخم زبان -(یک اربعین یا حسین زخم زبانم زدند شعله به جانم زدند)

568

زخم زبان

 

یک اربعین یا حسین زخم زبانم زدند    شعله به جانم زدند

بی تو بسی طعنه چون تیر و کمانم زدند   شعله به جانم زدند

******

یک اربعین یاحسین رنج و بلا دیده ام

کوفه و شام بلا ، جور و جفا دیده ام

ثانیه در ثانیه درد و غم و غصه بود

جمع عزا در عزا ، بعد عزا دیده ام

 

هر نفسی غصه ای بر جگرم می نشست

سایه ی داغ عزا روی سرم می نشست

دشت غم و بی کسی ، خار مغیلان به پا

حلقه ی خونابه در چشم ترم می نشست

 

یک اربعین یا حسین زخم زبانم زدند    شعله به جانم زدند

******

یک اربعین یاحسین زیر عزا خم شدم

همدم خون جگر در صف ماتم شدم

در دل غربت اسیر ، بی کس و بی آشنا

سایه نشین عزا ، آینه ی غم شدم

 

دیده من خود به خود ، تا به سر نی رود

اشک چهل روزه ام ، گرچه پیاپی رود

حنجره ات زیر تیغ ، تلخ ترین حادثه

خاطره ی قتلگاه ، از نظرم کِی رود ؟

 

یک اربعین یا حسین زخم زبانم زدند    شعله به جانم زدند

******

یک اربعین یاحسین خون جگر خورده ام

دم به دم از هر طرف سهم عزا برده ام

همره اشک حرم ، در دل ویرانه ها

غنچه ی پرپر شده دیدم و پژمرده ام

 

کرب و بلا آمدم ، داغ دلم تازه شد

وسعت دریای غم ، بی حد و اندازه شد

خیمه ی ماتم به پا ، یاد جوانان کنم

آه من و نای نی ، یار هم آوازه شد

 

یک اربعین یا حسین زخم زبانم زدند    شعله به جانم زدند

******

یک اربعین یاحسین ، بی تو به شیون گذشت

بعد تو چون شام غم ، به روز روشن گذشت

غصه ی بی یاوری ، سختی درد و بلا

لب نکند بازگو ، آنچه که بر من گذشت

 

زینب غمدیده را ، داغ برادر شکست

در دل دریای غم ، بعد برادر نشست

سروری هر اربعین ، از دل زینب بگو

بانوی صبر و عزاست مُهر برادر به دست

 

یک اربعین یا حسین زخم زبانم زدند    شعله به جانم زدند

******

  • جمعه
  • 2
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 23:59
  • نوشته شده توسط
  • نخل بی سر

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران