• دوشنبه 3 دی 03

 اسماعیل تقوایی

اربعین_آمدم در کربلا وخاطراتم زنده شد

410

اربعین

آمدم در کربلا وخاطراتم زنده شد
خاطراتی که سبب بر رنج بسیار من است

اربعینی بوده هجران تو بر جانم شرر
اربعینی بس گره افتاده در کار من است

آمدم اینجا که بویم تربت پاک تو را
تربتت داروی درد جسم بیمار من است

کوفه وشام بلا را در اسیری رفته ام
روی پیر من گواه راه دشوار من است

شادمانم آمده پایان. فراقت یا حسین
موسم وصل من وتجدید دیدار من است

خفته ای بیسر به زیر خاک گرم کربلا
رأس تو چل روز همراه من ویار من است

کاروانت را دوباره سوی تو آورده ام
کاروانی که بدون میر وسالار من است

ای برادر جان سراغ دخترت از من مگیر
پرسشت جانا دلیل شرم بسیار من است

شعر :اسماعیل تقوایی

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 0:11
  • نوشته شده توسط
  • اسماعیل تقوائی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران