• دوشنبه 3 دی 03


اربعین -(بردار سر ز خاک منم خواهرت حسین)

435

بردار سر زخاک منم خواهرت حسین
از شهر شام آمده ام با سرت حسین

از گوشه مزار تو ای شاه بی کفن
آید هنوز زمزمه مادرت حسین

یادش به خیر چون که رسیدم به کربلا
دست مرا گرفت علی اکبرت حسین

آغوش باز کن که سکینه رسیده است
او را بگیر بار دگر دربرت حسین

حالا که حرف نیزه و از نبش قبر نیست
برگو کجاست قبر علی اصغرت حسین

می خواستم که آب بریزم به قبر تو 
یاد آمدم که تشنه جدا شد سرت حسین

خاک مزار تو به سرم تا که ریختم
یاد آمدم که خاک نشد پیکرت حسین

جسم کبود و زخمی من شاهد من است
خیلی مرا زدند سرِ دخترت حسین

خیلی زدند خنده به اشکم زنان شام
پای سرِ تو و سرِ آب آورت حسین

بزم شراب و پرده نشینان فاطمه
ای کاش مرده بود دگر خواهرت حسین

ای کاش خورده بود به لبهای خواهرت
چوبی که زد عدو به لبِ اطهرت حسین

جانِ سر بریده حلالش نمیکنم
آنکه شراب ریخت کنارِ سرت حسین

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 10:41
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران