• دوشنبه 3 دی 03


اربعین -(از مرز رد شدیم ولی با مصیبتی)

1064

از مرز رد شدیم ولی با مصیبتی
با پرچم سیاه به همراه هیئتی

از نامه های اهل محل کوله ها پر است
بر شانه می بریم چه بار امانتی!

سینی به سر نشسته پر از التماس و اشک
طفلی که نیست هستی او غیر شربتی

هر خانه موکبی است که بیتوته گاه ماست
بر روی ما گشوده شده باب رحمتی

باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه شورش است... چه شوق زیارتی

کم نیست بغض های گره خورده بر ضریح
اما به غیر اشک نداریم حاجتی

  • دوشنبه
  • 5
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 10:43
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران