نرفته است دل از روضهاش پیِ غمِ دیگر
نخواست اشک بریزم به پای ماتم دیگر
نخورده گندم ری،حُر شدم به طالع سَعدم
حسین ساخت از این روسیاه آدم دیگر
بهشت تربت اعلای کربلای حسین است
بگو خدا ندهد وعدهام به عالم دیگر
بهشت سوختگان کربلاست، دردِ جدایی
عذاب ماست در این شهر، این جهنم دیگر
به غیر پرچممشکیّ روضه،فطرسِ چشمم
نرفته ثانیهای زیر هیچ پرچم دیگر
هنوز زندهام! ای ننگ بر تو دل، دلِ از سنگ
به روضهخوان بسپارید یک محرمِ دیگر!
- دوشنبه
- 5
- مهر
- 1400
- ساعت
- 10:51
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مسعود یوسف پور
ارسال دیدگاه