اگرچه هر چه به غیر از خدا عدد دارد
ولی شراب محبت مگر که حد دارد؟
قدح گرفتم و گفتم که دوستت دارم
نهیبی آمد و گفت این گناه حد دارد
کسی که حب تو را خوب در دلش جا داد
شکایتی مگر از روزگار بد دارد؟
به چشم ما و نبی و خدا تو مولایی
بگو که کور شود هر کسی حسد دارد
کسی که سنگ هم از مهر او عقیق شود
چه انفعالی از انکار بی خرد دارد؟
یکی است نور ، ولی شوق توست در این دل
که طبع ، میل به گل های سرسبد دارد
به چشم من که نجف دیده حرف حور نزن
به پیش اوست نود هر کسی که صد دارد
نگاه ما به مجانین نگاه حسرت نیست
کلاهی این دل ما هم از این نمد دارد
جواب اول قبرم اگر اشارۀ توست
تمام عمر ، سرم شوق بر لحد دارد
- سه شنبه
- 6
- مهر
- 1400
- ساعت
- 19:3
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
سید علی احمدی
ارسال دیدگاه