• سه شنبه 4 دی 03


شهادت امام رضا (ع) -(رضا که بین خراسان، صدای او پیچید)

730

رضا که بین خراسان، صدای او پیچید
میان کوچه زمین خورد و پای او پیچید

شرار زهر، خودش را روی جگر انداخت 
امام ما تک و تنها عبا به سر انداخت

به حجره، بی نفس و قدخمیده آمده بود
دراین مسیر، کشیده کشیده آمده بود

گلیم خانه ی خود را کنار اگر زده است
به کربلا دل زارش دوباره پر زده است

سرش به دامن خاک و تنش به تاب افتاد
جواد آمد و چشمش به ظرف آب افتاد

جواد آمد و دردش، دوسه برابر شد
گریز روضه او روضه های اکبر شد

حسین، بوسه به خون، لخته های اکبر داشت
ولی جواد، ز لعل پدر، سبو برداشت

میان طوس رسیده به داد او پسرش
میان طوس نپیچید در حرم خبرش

به هم نریخته با یک اشاره پیکر او
به هم نریخته خواهر، کنارِ پیکر او

خلاصه بی کس اگر مانده، دست و پا نزده
کسی به صورت او مُشتِ بی هوا نزده

رضا شهید شد اما سرش نرفت از دست
ستون پیکر او زیر چکمه ها نشکست

لبش اگرچه ترک خورده، نیزه بینش نیست
کسی مزاحم ذکر حسین حسینش نیست

فدای آنکه به روی تنش غم ازل است
هزار و نهصد و پنجاه ضربه، لااقل است

فدای آنکه گلویش به درد دشمن خورد
ز پشت، ضربه بی نظم و نامعین خورد

زغارت تن او کسب و کار، سکه شده
فدای آنکه سرِ وقت، تکه تکه شده

  • پنج شنبه
  • 15
  • مهر
  • 1400
  • ساعت
  • 14:25
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



علی بشیری

ایشالله از خود امام رعوف اجر این سروده رو بگیرید،به یقین که خواندن این شعر روضه است که اشکی پر ارزش گوشه چشم عاشقان ارباب میزاره

پنج شنبه 15 مهر 1400ساعت : 20:53

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران