• دوشنبه 3 دی 03


زمین غم را کنار انداخت، سرتاسر به وجد آمد

470
1

زمین غم را کنار انداخت، سرتاسر به وجد آمد
جهان در لحظهٔ میلاد پیغمبر(ص) به وجد آمد

رسید و خواندمش! از شوقِ نامش باز هم اسپند
برایش دانه دانه در دلِ مجمر به وجد آمد

چکید از خنده اش عطر گلابِ ناب! تا جایی...
که استشمام کرد و هر سحر قمصر به وجد آمد

أبوذر با صدای هر اذان شد وارد مسجد
به عشقش اقتدا کرد و از این دلبر به وجد آمد

دل انگیزانه با لحن حجازی تا تلاوت کرد
دل قران؛ خصوصاً سورهٔ کوثر به وجد آمد

محمد(ص)یامحمد(ص)یامحمد(ص)یارسول الله
دلم همواره با این ذکر، تا محشر به وجد آمد

به إذنش آمدم عیدی بگیرم تا شوَم عاشق
شب میلادِ فرزندش امام جعفرِصادق(ع)

نگاهش تا ابد آرامشی دلخواه و ممتد شد
شبیه جدّ خود خوشنام شد! نامش محمد(ع) شد

کرَم از جانبش پیوسته پُر کرده ست دستم را
چنانچه قسمتِ اولادهایم رزقِ بی حد شد

چه شاگردانِ جابرگونه ای تحویلِ عالم داد
چه استادانه در فقه و اصولِ دین زبانزد شد

دلش شد صادقیه، خط به خط لبریز شد از حق
هر آنکس از کنار حوزهٔ علمیه اش رد شد

خدا را پای «توحید مفضل» میشود فهمید
جهان با بندگی آغاز و راهی سمتِ مقصد شد

رئیس مذهبم میخوانمَش یک عمر و این یعنی
هوادار و مطیعِ دیگری هرگز نبایدشد

برایم با تشیّع ساخت اسلام و چه اسلامی
برایش کاش باشم مایهٔ زینت نه بدنامی! *

*امام صادق علیه السّلام فرمودند:
يا مَعْشَر الشِّيعَةِ إنَّکمْ قَدْ نُسِبْتُمْ إلَينا کونُوا لَنا زَيْناً وَ لا تَکونُوا عَلَيْنا شَيْناً.
ای شيعيان، شما به ما منسوب هستيد، پس مايه زينت ما باشيد نه مايه آبروریزی ما.
مشکاة الأنوار، ص67

#أللهم_صل_علی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم

  • شنبه
  • 1
  • آبان
  • 1400
  • ساعت
  • 14:9
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران