بند اول :
مدینه غربت داره تو در و دیواره کوچه هاش
نامرد فراوونه ولی مردی نداره کوچه هاش
داغ بزرگ و سختی رو به دل میزاره کوچه هاش
کوچه ی تنگ و صحبت از قباله و غصب فدک
کوچه تنگ و زخمی که به روی آن خورده نمک
حق مادر رو نامردای روزگار خوردند
خدا میدونه چی به سر مادر آوردند
یا فاطمه یا ام ابیها مدد زهرا (-)
بند دوم:
از اون به بعد رو میگرفت فاطمه پیش مرتضی
کسی نفهمید که چرا لکنت گرفته مجتبی
تو خواب می گفت مادرم ما نامرد نزن توروخدا
مردک نانجیب پست که راه مادرم رو بست
با سیلی و با نعره هاش غرور مادرو شکست
افتاده رو زمین ناموس خدا واویلتا
پژمرده میشه یاس مصطفی واغربتا
یا فاطمه یا ام ابیها مددی زهرا
بند سوم:
موقع غسل پیکرش چی میبینه ابوتراب
پهلو و بازو ی کبود علی رو داد خیلی عذاب
میگه نرو فاطمه جان منو نکن خونه خراب
نگاه بکن حسینمون نمیشه ساکت عزیزم
چه جوری من خاک روی این پیکر پاکت بریزم
خداحافظ ای همه ی وجود من زهرا
بعد از تو علی میشه دیگه تنهاتر از تنها
یا فاطمه یا ام ابیها مدد یا زهرا ...
- پنج شنبه
- 25
- آذر
- 1400
- ساعت
- 23:59
- نوشته شده توسط
- علی صمدی
- شاعر:
-
علی صمدی
ارسال دیدگاه