مثل طفلش، دوست میدارد گدا را اینچنین
غیر آغوشش گدا دارد کجا را اینچنین؟
عده ای خیره به ایوانند و ما در حسرتش
غیر را آنگونه حیران کرد، ما را اینچنین
کاش بفرستد برایم سرمه از خاک درش
چشم دارم آری آری اعتنا را اینچنین
تیغ ابرو کشت ما را و نگاهش زنده کرد
جمع بسته صولتش خوف و رجا را اینچنین
با قسم بر خاک پایش حاجتم را خواستم
تا سر کوی اثر بردم دعا را اینچنین
دعوی مردانگی جز از علی لاف است و بس
ما که فهمیدیم حکم «لافتی..» را اینچنین
کشتهی تیغش ذلیل است و چه کس تفسیر کرد،
جز جناب ذوالفقارش «من تشا» را اینچنین؟
آدم اویم که حتی در زمین گندم نخورد
دوست میدارد نگار من خدا را اینچنین
- یکشنبه
- 24
- بهمن
- 1400
- ساعت
- 23:2
- نوشته شده توسط
- مرضیه نعیم امینی
- شاعر:
-
مرضیه نعیم امینی
ارسال دیدگاه