عشقِ اول-آخرم افراط کرد
سایهٔ روی سرم افراط کرد
تا نیفتد از لبم ذکر حسین(ع)
تا که باشد باورم افراط کرد
وقت عصیان خوب شد در بستنِ
چشمم و بال و پرم افراط کرد
داد توفیق زیارت! بلکه در
بردنِ تا به حرم افراط کرد
روضه خوان میخوانْد و او در دادنِ
رزق چشمان ترم افراط کرد
حضرت نِعم الطبیب است و عجیب
در شفای مادرم افراط کرد
در عنایت های نابش بیشتر
دید وقتی مضطرم افراط کرد
در گدایی کاهلی کردم ولی
تا بخواهی در کرم افراط کرد!
- پنج شنبه
- 1
- اردیبهشت
- 1401
- ساعت
- 19:19
- نوشته شده توسط
- مرضیه عاطفی
- شاعر:
-
مرضیه عاطفی
ارسال دیدگاه