• یکشنبه 2 دی 03


چشم ها تار و سما دود و زمین افسرده (قتلگاه امام حسین)

349

امام حسین

چشم ها تار و سما دود و زمین افسرده
تیر ها از بدنش تاب و توان را برده

تشنه بود و عوضش نیزه به خوردش دادند
خار در سینه ی گل رفته و گل  پژمرده

آنهمه زخم زبان، مرگ جوانش کم بود…
حال نیزه ز همه سمت و ز هرکس خورده

جلوی چشم همه جسم علی اکبر خود
تکه تکه به عبا چیده دلش آزرده

احتیاجی که دگر بر سم مرکب ها نیست
آنکه را نیزه زتن تاب و توانش برده

ته گودال که نه بر سر نعش پسرش
پدر پیر جوان مرده همان جا مرده

✍?رامین برومند (زائر)

  • پنج شنبه
  • 6
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 17:43
  • نوشته شده توسط
  • زائر

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران