• دوشنبه 3 دی 03


اشعار شور امام حسن (ع) ( رسیده لحظه ی رهایی )

1910
2

رسیده لحظه ی رهایی
بیا ای مادر کجایی
میخونم روضه با اشاره
بیاد کوچه ام دوباره
یادمه ، مادر رو خاکا افتاد
یادمه ، میزدم با گریه فریاد
یادمه ، صدای سیلی شنیدم
یادمه ، گوشواره شکسته دیدم
ای آقام غریب آقام آقام آقام
به سنگ ِ طعنه ی نامردا
شکسته دلم ازین دنیا
اسیر ِ غربت ِ مولایم
غریبم شبیه ِ بابایم
یادمه ، رشته ی وفا گسستند
یادمه ، فرق حیدر رو شکستند
یادمه ، غربت ِ آل ِ پیمبر
یادمه ، ناسزا و لعن حیدر
ای آقام غریب آقام آقام آقام
به زهر ِ کینه ها میسوزم
برای  ِ کربلا میسوزم
رسیده مادرم کنارم
بیاد ِ قتلگاه می بارم
ای خدا ، بدنی صدپاره میشه
ای خدا ، خواهرم آواره میشه
میخونم ، روضه ی کرب وبلا رو
می بینم ، سر ِ تو طشت ِ طلا رو
ای آقام غریب آقام آقام آقام

  • شنبه
  • 16
  • دی
  • 1391
  • ساعت
  • 12:32
  • نوشته شده توسط
  • عفاف

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران