اکبر
خوش قدو بالای منی تو
جوونه رعنای منی تو
یوسف زیبای منی تو
اکبر
دلخوشیه حرم تو هستی
امیده خواهرم تو هست
پناهه دخترم تو هستی
اکبر
روح و روانه من تو هستی
همه توانه من تو هستی
تازه جوانه من تو هستی
ای وای ای وای
علی علی علی اکبر
اکبر
خمیدم و می خنده لشگر
بریدم و می خنده لشگر
غم دیدم و می خنده لشگر
اکبر
چیزی نمونده ازتنه تو
شده چه درهم بدنه تو
با نیزه بستن دهنه تو
اکبر
ببین شده تا کمره من
خون شده از غم جگره من
پاچیده ای دور و بره من
اکبر
شکسته بینه ابروی تو
نیزه زدن به پهلوی تو
پنجه زدن به گیسوی تو
ای وای ای وای
علی علی علی اکبر
دیدم
ای گله لاله پر پری تو
به خاک و خون شناوری تو
غرقه به خون و بی سری تو
عباس
بیا وو دستامو بگیر تو
زیر بغل هامو بگیر تو
بیاوو چشمامو بگیر تو
عباس
بیا بگیر زیره پرم رو
بیار جوونای حرم رو
ببین رو خاکا پسرم رو
- پنج شنبه
- 6
- مرداد
- 1401
- ساعت
- 18:20
- نوشته شده توسط
- محمد حسین عزیزی
- شاعر:
-
رضا نصابی
ارسال دیدگاه