بند اول :
قبل از اینکه این تنم کفن بشه
قبل از اینکه بی جون این بدن بشه
نفسی مونده باشه برای من
دوست دارم خرج حسین گفتن بشه
الهی کم بشه شرمندگیمون
خدا راضی باشه از بندگیمون
با حسین بن علی محشور بشیم
توی زندگی پس از زندگیمون
خیلی گناهام بخشیده میشه
با اشک چشمام بخشیده میشه
با لطف آقام بخشیده میشه
الهی بالحسین ارحم ارحم
جدا من نشم از عشقم عشقم
بند دوم :
وقتی عزرائیل میاد بالا سرم
دوست دارم شلوغ باشه دور و برم
شلوغی نه هر شلوغی که فقط
شلوغی شب جمعه ی حرم
آرزوی کمی نیست این یه قلم
اینکه جون بدم برات کنج حرم
ببینم به روی دست زائرا
تو طواف ضریحِ این پیکرم
دار و ندارم همراه و یارم
اصلاً نمیخوام منت بزارم
اما به جز تو عشقی ندارم
منم مجنون تویی لیلا لیلا
ان العبد و انت المولا مولا
بند سوم :
ذکر هر ساعت و هر دقیقمه
اسمیه که حک روی عقیقمه
تو سرازیری قبر و آخرت
بهترین یاورم و رفیقمه
نمیلرزه پام روی پل صراط
تو صراطمی حیات من فدات
چه غم از عذاب و طوفان بلا
وقتی باشم توی کشتی نجات
سید جنت ای با محبت
ای اوج عزت در زیر سایت
غافل نمیشم از این روایت
که تو اشک چشم مومنینی*
تو خون خدایی بی قرینی
* بحارالانوار ج ۱ ص ۲۸۰
- جمعه
- 7
- مرداد
- 1401
- ساعت
- 12:1
- نوشته شده توسط
- علی صمدی
- شاعر:
-
علی صمدی
ارسال دیدگاه