مابین ذکر جانم آقا ، جانم آقا
مانند مادر مرده ها گریانم آقا
دنیا بدون تو به درد من نمیخورد
از ابتدای زندگی می دانم آقا
تبعیدی کرب و بلا کردند ما را
در انفرادیِ همین زندانم آقا
مجبورْ ما را آفریدند از همان دم
یک چند روزی لاجرم مهمانم آقا
گفتی : عَلَی الدُنیا و دنیا ریخت بر هم
دنیا سر من ریخت و ویرانم آقا
از ابتدا آقای عالم بوده ای تو
از ابتدا هم دست بر دامانم آقا
تو تشنه بودی اسب دشمن آب خورده
از این همه مظلومیت حیرانم آقا
چوب از عبیدالله خوردی ، من بمیرم
قربان دندان شما دندانم آقا
- شنبه
- 8
- مرداد
- 1401
- ساعت
- 17:18
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
علیرضا وفایی
ارسال دیدگاه