• دوشنبه 3 دی 03

 موسی  علیمرادی

مناجات محرمی امام حسین(ع) -( چگونه شکر بگویم که زنده ماندم من)

343



چگونه شکر بگویم که زنده ماندم من
به ماه روضه تو خویش را رساندم من  

چگونه شکر بگویم اجل امانم  داد
که باز چشم تر من به بیرقت افتاد

چه قدر شور دلم زد به ماه غم نرسم
به زیرسایه این بیرق و علم نرسم

به شوق این دهه ی شور وماتمت آقا
تمام سال شمردم همه نفس ها را

چگونه شکر بگویم که باز گریانم
شبیه زلف پریشان تو پریشانم

تمام ترس من این بود با دلی حیران
شب رقیه نباشم میان گریه کنان

امان دهید خودم  بین روضه میمیرم
شب ششم جگرم را به دست میگیرم

برای روضه هفتم چه نذرها کردم
که لای لای بخوانم به دور اوگردم

سپرده ام به دو دستم کند گریبان چاک
برای آن همه اکبر که اوفتاده به خاک

میان روضه سقا که جان به لب آید
شبیه دخترکان تو لطمه خواهم زد

به چشم گفته ام از اشک پر کند مشکی
مگر ز شرم نریزد دگر عمو اشکی

شب دهم نفسم را دگر نمی خواهم
برای شام عزایت سحر نمیخواهم

تمام حاجتم این است تا که ظهر دهم
جنازه ام برود روی دوش این مردم

 همان زمان که سماوات بر زمین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد

میان خیل شغالان فتاد چون شیری
یکی به نیزه زد و دیگری به شمشیری

همه زدندو سپس شمر آمد و خنجر
نشست روی ورق های مصحف پرپر

برید سر زتنت با دوازده ضربه
جداشد اخر سرعرش از تن کعبه

  • شنبه
  • 8
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 17:32
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران