• یکشنبه 2 دی 03

 احمد ایرانی نسب

شهادت حضرت رقیه(س) -( می‌کشم روی زمین پای پر از آبله را)

373
1


می‌کشم روی زمین پای پر از آبله را
تا میان من و تو کم کنم این فاصله را

سرِ نیزه ، وسط تشت طلا ، کنج تنور
فرصتی نیست بگیرم سر پر مشغله را

کاش دست تو کمی موی مرا شانه کند
بلکه آرام کنی دختر بی حوصله را

جان من فکر نکن قافیه را باخته ام
خواستم پیش تو راحت بنویسم گله را

بین بازار به اشکم همه می‌خندیدند
دوست دارند چرا گریه ی در هلهله را

کاش بودی و مرا باز بغل می کردی
کاش بودی که بگیری يقه ی حرمله را

عمه در هلهله ها گفت کجایی عباس؟
غیرت الله بیا ختم کن این غائله را

عمه کوهیست که ما تکیه به او میکردیم
مادری کرد ، که آرام کند قافله را

خطبه ای خواند که بند دلشان را لرزاند
شام حس کرد دم صحبت او زلزله را

راستی واژه‌ی "یابن طلقا" یعنی چه؟
عمه آتش زده این سلسله ی باطله را

او عقیله ست، صبور است، خدا حفظ کند
دختر فاطمه ی عالمه ی فاضله را

حسم این است که من دردسر قافله ام
کاش با خود ببری دردسر قافله را

می کشم منت اگر ناز مرا هم بکشی
می کشم روی زمین پای پر از آبله را

  • یکشنبه
  • 9
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 9:48
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران