• یکشنبه 4 آذر 03

 محمد حسین رحیمیان

اشعار شهادتی حضرت علی اصغر(ع) -(ای بزرگ همه ، نوزاد اباعبدالله )

368

ای بزرگ همه ، نوزاد اباعبدالله 
وارث غیرت اجداد اباعبدالله 
حضرت محسن ِ اولاد اباعبدالله 
با تو حاجت به همه داده اباعبدالله 

پَر ِ قنداقه ی تو بال و پر نوکر هاست 
چون عمو روضه ی تو چاره ی ما مضطر هاست

شب هفتم چه قَدَر مثل شب تاسوعاست
هر چه خواهید بگیرید شب معجزه‌ هاست
یارمان باب ِ حوائج شده حاجات رواست 
کرمش شامل عالم شده از بس آقاست

این طبیبی که کُنَد درد ، دوا نشنیده 
غالبا بیشتر از خواهشمان بخشیده

کیستی ای همه صاحب نفسان نوکر تو
ای بزرگان همه زانو زده در محضر تو
رو زده آبروی عالم امکان سر ِ تو
شیر سرخ عربستان شده آب آور تو

ابر و باد و مه و خورشید و فلک حیرانت
اکبر و قاسم و عباس بلاگردانت

شد گرفتار تو هر بنده گرفتار نگشت
در دو عالم به کسی جز تو بدهکار نگشت
دست و دلباز ! چرا عمر تو بسیار نگشت
وای بر حال ِ زمین،  دور تو یک بار نگشت

در تو دیدم کرم ِ ارثی این سلسله را
ترسم این است شفاعت بکنی حرمله را 

چیست جرمت که گرفتند ز چشمان تو خواب
چیست جرمت که شده سهم تو اینگونه عذاب
عرشیان مویه کنان ، گشته فلک خانه خراب
کم تلظی بنما ، ای نوه ی مادر آب

تو غم انگیز ترین روضه ی عاشورایی
سند محکم مظلومیت بابایی

وای از کینه ی دیرینه ی بدر و خیبر
شده جنجال دوباره سر نام حیدر 
بیشتر از همه دیدند ستم از لشکر
این علی بن حسین بن علی های پدر

علی و خنده و محراب ِ دو دستان پدر
آمده یاد همه ، فزت ُ و رب ِ حیدر 

فاطمه ناله زد و عرش در آمد آهش
پدری تیر کشید از گلوی نوزادش
آمده پشت در و مادر و فضه یادش
یک نفر نیست در اینجا برسد بر دادش

پدری خسته و شرم و قد ِ همچون دالش
مانده کم حرمله هم گریه کند بر حالش 

گل نشکفته و پرپر شده ، ای وای رباب
ذکر یک عرش  سراسر شده ای وای رباب
قدّ ارباب چو مادر شده ، ای وای رباب
خاک ، گهواره ی اصغر شده ای وای رباب

مانده کم جان دهد از دل نگرانی پدرش
چشم سر نیزه بُوَد آه ، به دنبال سرش

  • پنج شنبه
  • 13
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 18:43
  • نوشته شده توسط
  • احسان مشفق

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران