• پنج شنبه 6 اردیبهشت 03

 قاسم نعمتی

شهادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) -( شیر میدان دار بودی پس چرا افتاده ای)

1849
12



شیر میدان دار بودی پس چرا افتاده ای
 ای امان خیمه‌ها از چه ز پا افتاده ای 

من گُمَت کردم ، میان دشت حیرانم مکن
 دست و پایی زن بدانم که کجا افتاده ای

آن‌قدر گفتی که هستم خاک پایِ مادرت
 حال، روی دامن خیرالنساء افتاده‌ای

 بشکند دستی که با نیزه دهانت بسته است 
خاک عالم بر سر من، از صدا افتاده‌ای

 دست هایت یک طرف ،سر یک طرف، تن یک طرف 
سورهٔ قرآن چرا از هم جدا افتاده‌ای

 قد رعنای تو شد هم دست با ضرب عمود
از سرِ زین گوئیا تو بی هوا افتاده ای

 بعد از این معجر نگهداری زن‌ها مشکل است
 دور از خیمه به صحرای بلا افتاده ای

گوئیا باحوصله عقده ز دل وا کرده‌اند
 از کجا تا به کجا ای باوفا افتاده‌ای

  • شنبه
  • 15
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 8:56
  • نوشته شده توسط
  • feiz

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران