ناز کن هر چه که خواهی که خریدن دارد 
بوسه ای از لب پرخون تو چیدن دارد 
بروی نیزه نشستی و نگفتی به خودت 
دخترت پشت سرت پای دویدن دارد؟ 
خانه خولی و زهرا و سرت در آغوش 
حس مادر به سر سوخته دیدن دارد 
اکبرت کو که ببیند هدیه اش را بردند 
هدیه از گوش یتیم تو کشیدن دارد 
گرچه بال و پر من را همه جا سنگ زدند 
با تو بالم به خدا حس پریدن دارد
- یکشنبه
 - 23
 - مرداد
 - 1401
 - ساعت
 - 11:37
 - نوشته شده توسط
 - محدثه محمدی
 
- شاعر:
 - 
                            
ناشناس ؟؟؟
 

                
                
                                
                                
                                
                                
                                
                                
    
    
    
    
                
                
ارسال دیدگاه