• یکشنبه 2 دی 03

 حسن لطفی

حضرت زینب(س)شام غریبان -( بگذار ناله از جگرِ خود برآورم )

366



بگذار ناله از جگرِ خود برآورم 
جانم بگیر تا شبِ غم را سرآورم 

وقتی برایِ گریه ندارم ، نگاه كن 
باید كه كودكانِ تو را دربرآورم 

جسمی نمانده تا كه سپر بیشتر شود 
چشمی نمانده تا كه دو چشمی تر آورم 

باید دو طفلِ بی نفسِ زخم خورده را 
از زیرِ خارهای بلا پَرپَر آورم 

باید كه چند كودك ترسیده‌ی تو را 
از خیمه‌های مانده در آتش در آورم 

تا ساربان نیامده انگشت را بلند كن 
باید روم زِ دست تو انگشتر آورم 

باید برای دختركانِ یتیم تو 
قدری بگردم و دو سه تا معجر آورم 

پیراهن امانتی مادرم كجاست 
گشتم نبود تا كه بر این پیكر آورم 

نامحرمی به ناقه‌ی عریان اشاره كرد 
باید روَم به علقمه آب آور آورم 

گیسوی مادرت زِ گلوی تو سرخ شد 
باید كه چادری به سرِ مادر آورم 

تا بازهم نگاه كنم بر حسینِ خویش 
باید باز هزار نیزه شكسته درآورم

  • یکشنبه
  • 23
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 11:47
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران