• جمعه 2 آذر 03


زبانحال حضرت زینب(س) -( یادم نمیرود به برم ریختی بهم )

230


یادم نمیرود به برم ریختی بهم 
با گریه های اهل حرم ریختی بهم 

وقتی که آسمان به زمین سر گذاشتی 
دیدی دو دست بر کمرم ریختی بهم 

تو با نگاه اخر خود بین قتلگاه 
آتش زدی به  بال و پرم  ریختی بهم 

لب تشنه بودی و لب شمشیرهای کند 
تشنه به خون تو  جگرم ریختی بهم

از زیر دست شمر به گودال تا حسین 
من آمدم تو را ببرم ریختی بهم

در مجلسی که برد مرا قاتلت به زور 
دیدی به گریه چشم ترم  ریختی بهم

گردیده ای شبیه حروف مقطعه 
گشتی شبیه موی سرم ریختی بهم

از کوفه تا به شام تو دیدی به نیزه ها 
معجر نداشتم به سرم ریختی بهم

شاعر:ابراهیم میرزایی

  • سه شنبه
  • 25
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 13:5
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران