• شنبه 8 اردیبهشت 03

 محسن حنیفی

زبانحال حضرت زینب(س) -( یه جای سالم تو تنت نمونده )

246



یه جای سالم تو تنت نمونده 
به قدر یک نگینه انگشتری 
قافله سالار روی نیزه ها 
بگو منو داداش کجا میبری

 غنچه ما رو با سه شعبه چیدن
 به روی نیزه ها شکوفه بردن
 باب الحوائجای این عالمو
 با دست بست سوی کوفه بردن

تن تو روی خاک گرم صحرا
 منو با یک قلب کباب می‌برن
من سند آیه تطهیر مو 
من و سوی بزم شراب میبرن 

پرده نشین خیمه ی عفاف و
میون محملی بی پرده بردن
 روم نمیشه بگم که کاروانو
 انگاری  که به حرمله سپردن

نجف کجاست می خوام شکایت کنم
به روی چادرم که پا میذارن
 حرمت ما رو توی کوفه کشتن
 که نون و خرما صدقه میارن

 علی رو باز تو کوفه زنده کردم
 نهج البلاغه است روی لبهای من
تو رو  قسم میدم به مادرم که
 از روی نی با دخترت حرف بزن

 سرت اگرچه غرق خاک و خونه
 رو نیزه ها آیه نور شدی تو 
شکسته شیشه غرور زینب 
چرا که مهمون تنور شدی تو

  • چهارشنبه
  • 26
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 8:48
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران