آمدم غوغا کنم با صحبتم این کوفه را
می زند برهم تمامِ غیرتم این کوفه را
ذرّه ای سر خم کنم؟ امکان ندارد یا حسین
خانه ویران کرده گویا عزّتم این کوفه را
خطبه ای خواندم صدایم مثلِ حیدر پُر طنین
اضطراب انداختم با هیبتم این کوفه را
بی حیاها را پشیمان کردم از شور و طَرَب
زلزله ایجاد کرده صولتم این کوفه را
روی نیزه رفته ای قرآن بخوان قاری من
برده در بُهتِ عمیق از حیرتم این کوفه را
صبر را هم ز صبرِ خویشتن کردم خجل
مضمحل کرده ست صبر و طاقتم این کوفه را
من علیّ ِ ثانی ام رزمنده ای غُرّنده ام
آمدم غوغا کنم با صحبتم این کوفه را
- شنبه
- 29
- مرداد
- 1401
- ساعت
- 17:31
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه