• چهارشنبه 12 اردیبهشت 03

 مجتبی خرسندی

کاروان اسرا -( به ما تنها اهانت می‌شد ای کاش و جسارت نه!)

183


به ما تنها اهانت می‌شد ای کاش و جسارت نه!
شهادت بود ارث خاندان ما، اسارت نه!

نوامیس رسول‌الله در آن خیمه‌ها بودند
به آتش می‌سپردم خیمه را، اما به غارت نه!

«قَتَلْتُم عِترَتی او اِنْتَهَکْتُم حُرمَتی» یعنی 
که آیا روضه‌ای هم هست بیش از این عبارت؟ نه!

اگرچه آیه‌ی تطهیر بر روی زمین افتاد
ولی ای کاش با دستان مشتی بی‌طهارت نه!

به دیدار کریم ابن کریمی رفت در گودال
نیامد شمر هم با دست خالی از زیارت، نه!

دریغا! کشتن شش‌ماهه با تیر سه‌پر در جنگ
دل سنگ و نشان ننگ می‌خواهد، مهارت نه!

به رزمی نابرابر آبروی خویش را بردند
کسی دیده به این اندازه در جنگی خسارت؟ نه!

به نرخ گندم ری میوه‌ی قلب نبی را کشت
به ابن سعد سودی می‌رسد از این تجارت؟ نه!

سرافرازی نصیب سربلندان سر نی شد
به دشمن‌ها رسید آیا نصیبی جز حقارت؟ نه!

به سمت شهر پیغمبر که آمد کاروان ما
بشیر از ما خبر می‌برد، اما با بشارت نه ... !

حسین‌بن‌علی شمع همیشه روشن دل‌هاست
به‌سعی دشمنان خاموش می‌شد این حرارت؟ نه!

به لب آوای؛ "اَینَ‌المُنتقِم؟" دارد جهان بی‌تو
که دارد اشتیاق دیدنت را، انتظارت نه!
.

  • دوشنبه
  • 31
  • مرداد
  • 1401
  • ساعت
  • 16:18
  • نوشته شده توسط
  • محدثه محمدی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران